کتاب «سه قصه» اثر ایرج طهماسب توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش آیفیلم، کتاب «سه قصه» اثر ایرج طهماسب به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب دویست و نودمین عنوان مجموعه «داستان فارسی» است که توسط این ناشر چاپ میشود.
داستانهای این کتاب طی دوران فعالیتهای هنری طهماسب به عنوان کارگردان و بازیگر نوشته شدهاند و خودش در معرفی آنها میگوید: این داستانها تعدادی از داستانهایی است که طی کار هنریام نوشتهام؛ به سالهای دور و نزدیک باز میگردد و هر یک شیوه نگارش خاصی دارد. همه آنها را دوست دارم و وقتی آدم چیزی را دوست دارد، دلش میخواهد آن را با دیگران تقسیم کند؛ بنابراین تصمیم گرفتم بعد از سالیان سال آنها را چاپ کنم. این نوشتهها برای دوستانی که تنها یک چهره این جانب را شناخته اند جالبتر است.
پوریا عالمی مقدمه کوتاهی برای این کتاب نوشته که در بخش پایانی آن آورده است: «سه قصه» ایرج طهماسب نمونهای است از دست برداشتن نویسنده از به رخ کشیدن متن و روایت، و برگزیدن شیوهای در ظاهر ساده برای تعریف قصههایی مهیب و عجیب که به درد خواب کردن خواننده نمیخورد و چشم او را باز میکند.
داستانهای این کتاب به ترتیب عبارتاند از«بالشی پُر از پرِ سفید»، «خروس سفید» (فصل اول، فصل دوم، فصل سوم)، «ماه بر پیشانی» و «سرگذشت فنچها»
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
یکی از مردان به صدا درآمد، مطنطن و آرام، چون صوتی دلنشین و چنین گفت «ما را آب دهید، ما از مسافرانیم».
مرد در مرد نگریست، زن در زن، کودک در کودک. حیرت در حیرت و خاموشی چون هیولایی قفل بر دهانها دوخته بود.
ناگاه جمعیت شکافته شد، چون پوستی و از آن میان پیرمردی سفیدریش و آرام با کوزه ای در دست و کاسه ای در پیش از آب زلال قدم پیش گذارد.
جمعیت صدا شد. مردمانی هشدار دادند که «ما خود آب نداریم. بابامهربان آب شان مده».
پیرمرد، بیاعتنا، کاسه را به دست سواری داد. سوار بر زمین آمد از اسب خویش. کاسه آب برگرفت و به مردم گفت «بسم الله.«
جمعیت به تعارف گفتند «بسم الله«
سپس هر چهار سوار از یک کاسه آب نوشیدند، آبی زلال و پاک و گوارا.
این کتاب با ۹۶ صفحه و شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه منتشر شده است.
ص گ / ح ی